درآمد شبکههای اجتماعی از چیست؟
محل کسب درآمد شبکههای اجتماعی چيست؟
اين سوال از جمله سوالات بسيار پرتکرار خوانندگان محترم است. بسياری از مخاطبین عنوان مینمايند که خدمات اين شبکهها رايگان است و با توجه به اين واقعيت، منبع درآمد آنان کدام است و چگونه است که هزينههای خود را پوشش داده و برخی، سودهای چشمگيری نيز در صورتهای مالی منتشر شده، گزارش مینمايند.
در ابتدا عرض میکنم که اين موضوع صرفا بحث شبکههای اجتماعی نظير Facebook، LinkedIn، Twitter، Google+ و موارد مشابه نيست و قابل تعميم به ارائه دهندگان خدمات پستالکترونيکی نظير Yahoo و Gmail و همچنين امکانات ارتباطی و مخابراتی نظير Viber، WhatsApp، Line و موارد مشابه نيز هست.
منبع درآمد اين شرکتها را میتوان به چند دسته تقسيم نمود که در ۵ مورد ذيل، به اختصار، توضيح دادهام:
۱ـ بسياری از شرکتهای ارائه دهنده اين خدمات، دارای تبليغات آنلاين هستند که درآمد مناسبی را برای آنان به ارمغان میآورد. اين تبليغات، بسيار هوشمندانه عرضه میشوند و بر اساس منطقه جغرافيايی کاربر مدنظر که از روی IP وی قابل شناسايی است، به صورت هدفمند، ارائه میگردند.
۲ـ بسياری از خدمات اين شرکتها قابل Upgrade و ارائه با امکانات بيشتر است. مثلا شما میتوانيد سرويس پستالکترونيکی خود را با امکانات بسيار بيشتری نسبت به امکانات پايه، در اختيار داشته باشيد که طبيعتا مستلزم پرداخت مبالغی است. گرچه اين مبالغ به نظر ناچيز میرسند، اما در نظر داشته باشيد که برخی از ارائه دهندگان سرويسهای پست الکترونيکی، صدها ميليون مشترک دارند و اگر درصدی از اين مشترکين، اين مبالغ ناچيز را پرداخت نمايند، در نهايت، مبلغ چشمگيری خواهد بود.
شبکههای اجتماعی نيز از اين قاعده مستثنی نيستند، LinkedIn نمونه مناسبی برای ذکر است. خدمات پايه اين شبکه محدود است و درصورت نياز به خدمات بيشتر، بهای آن از کاربر، مطالبه میشود. منظور از خدمات بيشتر، خدمات حرفهایتر با کارايی و اثربخشی بهتر و بيشتر است.
در زمينه Viber و موارد مشابه نيز عرض میشود که اين سرويسها، دارای موارد گوناگونی هستند که نيازمند پرداخت وجه است، همانند تماس با خارج از شبکه، مانند تماس با افرادی که در اين شبکه عضو نيستند. در اين زمينه، بحث مهندسی فروش و قيمتگذاری خدمات ارائه شده نيز مقولهای بسيار پيچيده، دقيق و مطالعه شده است، به گونهای که همواره سعی میشود، قيمتگذاری به گونهای باشد که کمتر از قيمت تماس عادی مخابراتی در نظر گرفته شود تا به لحاظ اقتصادی، مقرون به صرفه باشد و کاربران ترغيب به استفاده از اين سرويسها شوند. در ضمن، برخی خدمات جانبی اين سيستمها نيز به صورت پولی است، مانند برخی از شکلهای نمادين ابراز احساسات و عواطف يا نمادهای اعياد، جشنها و مراسم که به Sticker شهرت دارند. در اين زمينه نيز، وايبر نمونه مثالزدنی است.
در ضمن، برخی خدمات نيز دوره آزمايشی يا Trial داشته و پس از سپریشدن مدت زمان مشخصی، از کاربر، مبالغی برای ادامه ارائه خدمات، دريافت میشود.
ـ بسياری از شبکههای اجتماعی نظير Facebook يا Google+ دارای امکانات ويژهای برای شرکتها، سازمانها، افراد حقوقی و همچنين افرادی نظير هنرمندان هستند که اين موارد نيز اکثرا رايگان است، اما طی مرور زمان و با استفاده از اين امکانات، احساس میکنيد که نيازمند تبليغات گسترده هستيد و اين زمانی است که به اين شبکهها وابسته شدهايد و ارتباطات فراوانی توسط آنها به وجود آوردهايد، پس چارهای جز پرداخت مبالغی برای انجام تبليغات مدنظر خود در شبکه مورد نظر، نخواهيد داشت. تبليغات در اين شبکهها تنوع فراوان با امکانات گوناگون و مبالغ متغير دارد، به عنوان مثال میتوان به مواردی از قبيل Promote Page، Promote Website و Boost Post اشاره نمود.
مثال ديگر در اين زمينه، موتورهای جستجو، از جمله گوگل هستند. همه میدانيم که حتی جستجوی پيشرفته، رايگان است اما شما به عنوان مدير يک شرکت، برای آنکه در صورت جستجوی موارد قابل عرضه شرکت متبوع خود توسط کاربران، اعم از کالاها يا خدمات، نام شرکت يا برند شما در بالای فهرست قرار بگيرد، نيازمند پرداخت مبالغی برای نمايش تبليغ مد نظر خود خواهيد بود. البته در اين موارد، موتور جستجو به وضوح به کاربر اعلام میدارد که يک يا چند مورد اول، تبليغ هستند تا با ساير نتايج، اشتباه گرفته نشوند، اما در هر حال، ظاهر شدن نام شرکت يا برند شما، حتی با عنوان تبليغ، در بالای فهرست جستجو، میتواند درآمد شرکت شما را بالا ببرد. بنابراين، احتمالا با ميل و رغبت، مبلغ مورد نظر را به موتور جستجو، تقديم خواهيد نمود.
۴ـ بحث دادهکاوی يا Data Mining از بحثهای جدی و درآمدزای موتورهای جستجو، سايتها، خدمات و شبکههای فوق است. به عنوان مثال، برای شرکتهای تجاری بسيار ارزشمند است که بدانند به عنوان مثال، مردم يک کشور يا يک ناحيه خاص از چه نوع محصولات، کالاها يا خدماتی، بيشتر استفاده میکنند، در امور فنی مهندسی چه نيازهايی دارند، چه نوع روزنامهها و نشرياتی را ترجيح میدهند، به لحاظ اجتماعی و سياسی چه ويژگیها و به لحاظ فرهنگی و اقتصادی چه نيازهايی دارند، در امور ورزشی دارای چه علايقی بوده يا حتی مثلا از چه ذائقه غذايی برخوردار هستند، از چه تفريحاتی لذت میبرند، اوقات فراغت خود را چگونه سپری میکنند، مقصد بيشتر مسافرتهای آنان به چه نواحی يا کشورهايی است، چه نوع کتابهايي را بيشتر مطالعه میکنند، چه فيلمهايی را بيشتر میپسندند يا به چه نوع موسيقی علاقمندند و چه کنسرتهايی را ترجيح میدهند. به فهرست ذکر شده میتوان صدها و شايد هزاران مورد ديگر را نيز افزود.
مطالعه نحوه رفتار آنلاين کاربران بحثی بسيار گسترده، مهم و پيچيده است. البته طبيعی است که شبکهها و سايتهای فوق، اطلاعات شخصی شما را در ملاء عام قرار نمیدهند، اما در هر حال، رفتار شما را در دنيای اينترنت تحت نظارت دارند و در صورت نياز، از آنها استفاده میکنند. مواردی که در Privacy Policy خود به صراحت ذکر نمودهاند، اما اکثر کاربران بدون حتی مطالعه يک سطر، آن را پذيرفتهاند.
در ضمن، اين را نيز مدنظر داشته باشيد که سياستهای حفظ حريم خصوصی افراد در هر شبکه يا سايت، امری ثابت و تغيير ناپذير نيست، بلکه اين سياستها نيز در طی مرور زمان تغيير میکند. اين تغييرات همواره قبل از اعمال، به اطلاع کاربران سايت يا شبکه مربوطه میرسد، اما معمولا، کمتر کاربری آن را مطالعه مینمايد. در اطلاعرسانیهای مربوطه، معمولا تاريخ اعمال سياستهای جديد درج میشود و ادامه استفاده کاربران از سرويسهای مربوطه، بعد از تاريخ ذکر شده، به منزله پذيرش سياستهای جديد حفظ حريم خصوصی توسط ارائه دهنده سرويسهای مدنظر است.
۵ـ بسياری از شرکتهای فعال در حوزههای مطرح شده، همانگونه که در ادامه مطلب، ذکر خواهد شد، فعاليتهای متنوع و گسترده ديگری نيز دارند. به عبارت ديگر، تنها منبع درآمد آنان، صرفا موارد ذکر شده نمیباشد. برای شرکتهايی که فعاليتهای درآمدزای متنوعی دارند، انجام فعاليتهايی که به ظاهر، درآمد مطلوبی ندارند، با سهولت فراوانی امکانپذير است. فعاليتهايی که میتواند موجب بالا رفتن درآمد ساير زمينهها، شود. در اين زمينه Google Analytics مثال خوبی است. اين ابزار گرچه به شما اجازه مانيتور و رصد دقيق وبسايت خود را به صورت رايگان میدهد، اما دير يا زود برای برطرف نمودن برخی ضعفهای موجود در پارهای از جنبههای مربوط به وبسايت، کيفيت يا قيمت محصولات، نحوه ارائه محصولات، خدمات پس از فروش و يا صرفا به دليل بالا بردن آمار بازديد، احتمالا به فکر تبليغات آنلاين در Search Engine خواهيد افتاد.
ميزان درآمد اين شرکتها در چه حدی است؟
۱ـ ميزان درآمد شرکت Facebook در سال ۲۰۱۳ حدود هشت ميليارد دلار بوده است. جالب است که بدانيد Instagram و WhatsApp نيز متعلق به همين شرکت است. اين شرکت که در سال ۲۰۰۴ بنيانگذاری شده و مقر اصلی آن در ايالت کاليفرنيا در ايالات متحده است، حدود هشت هزار و پانصد کارمند دارد و مالک شرکت Oculus VR نيز هست.
۲ـ درآمد شرکت Twitter در سال ۲۰۱۳ بيش از ششصد و پنجاه ميليون دلار بوده است. اين شرکت که در سال ۲۰۰۶ بنيانگذاری شده و مقر اصلی آن در ايالت کاليفرنيا است، بيش از سه هزار کارمند دارد.
۳ـ شرکت LinkedIn در سال ۲۰۱۳ درآمدی بالغ بر يک و نيم ميليارد دلار داشته است. اين شرکت که در سال ۲۰۰۳ بنيانگذاری شده است و مقر اصلی آن در ايالت کاليفرنيا است، حدود پنج هزار و پانصد کارمند دارد.
۴ـ شرکت Google دارای درآمدی نزديک به شصت ميليارد دلار در سال ۲۰۱۳ بوده است. اين شرکت که در سال ۱۹۹۸ بنيانگذاری شده و مقر اصلی آن در ايالت کاليفرنيا است، بيش از پنجاه و پنج هزار کارمند دارد. سيستم عامل Android، مرورگر اينترنت Google Chrome، پست الکترونيکی Gmail، سايت YouTube و ابزار Picasa متعلق به اين شرکت است.
۵ـ شرکت Yahoo در سال ۲۰۱۳ درآمدی بيش از چهار و نيم ميليارد دلار داشته است. اين شرکت که نسبتا قديمیتر است و در سال ۱۹۹۴ بنيانگذاری شده و مقر اصلی آن در ايالت کاليفرنيا است، بيش از دوازده هزار کارمند دارد و مالک Flickr و Tumblr نيز هست.
۶ـ شرکت Line که شرکتی ژاپنی است، مالک نرمافزار و سيستم ارتباطیـ مخابراتی Line است. اين شرکت در سال ۲۰۰۰ بنيانگذاری شده است و در زمينه نرمافزارهای موبايل و خدمات اينترنت فعاليت دارد و درآمد آن در سال ۲۰۱۳ به حدود صد ميليون دلار رسيده است. اين شرکت که مقر اصلی آن در توکيو است، بيش از پانصد نفر کارمند دارد.
۷ـ شرکت Rakuten که شرکتی ژاپنی است، مالک نرمافزار و سيستم ارتباطیـ مخابراتی Viber است. عمده فعاليت اين شرکت در زمينه تجارت و بانکداری الکترونيکی است و در سال ۱۹۹۷ بنيانگذاری شده و درآمد آن در سال ۲۰۱۳ به بيش از پنج ميليارد دلار رسيده است. اين شرکت که مقر اصلی آن در توکيو است، بيش از يازده هزار کارمند دارد.